نویسنده: جی هلی
مترجم: مهرداد فیروزبخت
ناشر: رسا
بطور کلی دکتر میلتون اریکسون را به عنوان پیشگام هیپنوتیزم در پزشکی می شناسند. او در “درمان راهبردی”، به کمک فنون هیپنوتیزم که در آنها گاه از خلسه استفاده می کرد و گاه خلسه را کنار میگذاشت، به منشاء مشکلات می پرداخت و با تجویز یک رشته اقدامات عملی، زمینه بهبود سریع بیماران را فراهم می آورد.
این کتاب، نظریه های دکتر میلتون اریکسون را با استناد به ماجراهای برخی از بیمارانش و اقدامات وی برای درمان آنها بازگو می کند، به گونه ای که گاه راهکارهای او در درمان بیماران، انسان را شگفت زده می کند. اما با این همه او فقط روان پزشک و هیپنوتیزم کننده ای بود که تجربه، قوه شهود و تعقل بسیار بالایی داشت و با ظرافت خاصی از فنون خود استفاده می کرد. خوشبختانه جی هلی نگارنده این کتاب از صاحب نظران و چهره های سرشناس مبحث روان درمانی و خانواده درمانی است و ارتباط فکری و علمی بسیار نزدیکی با دکتر اریکسون داشته است. هلی در این کتاب، کارهای اریکسون را به صورت مستند و دقیق بیان می کند و در دسترس علاقمندان قرار میدهد.
او همزمان یک هیپنوتیزم کننده آزمایشگر و یک درمانگر آزمایشگر بود که ایده های حاصل از هیپنوتیزم را در روش های درمانی خویش به کار می برد؛ کاری که از کسی انتظار انجام دادنش نمی رود اگر هم درمانگری بتواند آن را انجام دهد، مهارت هایی صریح و دقیق خواهند شد.
اکثر مردم از جمله بسیاری از متخصصان بالینی هیپنوتیزم را وضعیتی می دانند که با دیگر وضعیت های زندگی فرق دارد. آدم هایی که آموزش هیپنوتیزم کردن ندیده اند فکر می کنند هیپنوتیزم کننده می گوید، ” آرام باش ” و هیپنوتیزم شونده به خواب می رود. بعد هیپنوتیزم شونده تحت فرمان تلقین های هیپنوتیزم کننده قرار می گیرد. با از هیپنوتیزم شونده خواسته می شود به یک نور یا شی نگاه کند تا پلکهایش سنگین شوند و به خواب رود. آدم های غیر متخصص فکر می کنند تا چنین شعائری انجام نشود هیپنوتیزم صورت نگرفته است. وقتی هیپنوتیزم شعائری قالبی در نظر گرفته می شود که به خواب رفتن جزئی از آن است، به سختی می توانیم قبول کنیم در نوعی درمان مورد استفاده قرار بگیرد که چنین کلماتی در آن بیان نمی شوند و درمانگر در آن حتی ممکن است با کل خانواده مصاحبه و گفت وگو کند.
منظور من از کلمه ” هیپنوتیزم “ این شعائر نیست بلکه نوعی ارتباط بین ادم هاست. میلتون اریکسون تقریبا روش های بی شماری برای القای خلسه هیپنوتیزمی داشت. وقتی کارهای او و دیگر هیپنوتیزم کنندگان معاصر را بررسی می کنیم به سختی می توانیم بگوییم رابطه هیپنوتیزمی دقیقا چه هست و چه نیست. اریکسون ممکن است از شعائر القای خلسه نیز استفاده کند ولی این کار را تحت لوای یک گفت وگو انجام میدهد بدون آن که حتی لفظ هیپنوتیزم را به کار برد.